نقد کتاب «کتابخانه نیمه‌شب»؛ فرصتی دوباره برای زیستن

adminx /

3 ماه پیش

روزگار دوزخی یک خانواده‌ی باستانی درست‌ترین تیتری بود که می‌شد برای فیلم «پیر پسر» ساخته‌ی اکتای براهنی زد. عبارتی که ارجاعات متنی و فرامتنی به قصه‌ی فیلم دارد. دومین فیلم اکتای براهنی در یک کلام شوکه‌کننده بود. فیلمی پنج‌ستاره در سینمای ایران که به لحاظ کارگردانی و پرورش درام، دستاورد محسوب می‌شود. فیلمی که مطالبه برای اکران عمومی آن چیزی در حد رفع فیلترینگ است برای نجات سینمای ایران که سال‌هاست فیلم‌های اکران آن نه در جشنواره‌های معتبر دیگر می‌درخشد و نه حتی نظر طبقه‌ی متوسط را جلب می‌کند. سینمایی که کمدی‌های مبتذل نابودش کرده‌اند.

نقد فیلم «پیر پسر» اکتای براهنی
اول از همه باید بگویم که دلیل ندادن پروانه نمایش به فیلم «پیر پسر» و در حقیقت توقیف آن کاملا سلیقه‌ای است و به برداشت‌هایی برمی‌گردد که محافظه‌کارانی که در حوزه‌ی فرهنگ کار می‌کنند، از فیلم‌ها دارند. اتفاقی که برای «سنتوری» مهرجویی هم افتاد و نکته‌های غیرسینمایی به کاراکتر اصلی نسبت دادند و فیلم را توقیف کردند. «سنتوری» در نهایت قاچاق شد و هر خانه‌ای نه یک نسخه که چند نسخه از آن را داشت و فیلم را دیدند. اما فیلم از نمایش روی پرده‌ی بزرگ محروم شد. تهیه‌کننده دق کرد و مرد و کارگردان تا زمان به قتل رسیدن و مرگش دیگر فیلم خوب نساخت. اتفاقی که امیدوارم برای «پیرپسر»، اکتای براهنی و تهیه‌کننده‌اش نیفتد. مساله‌ی اصلی برای توقیف فیلم قطعا مشکلات شرعی و عرفی نیست. تصادفی به یکی از این کمدی‌های روی پرده یا به نمایش درآمده در همین جشنواره سر بزنید، از شوخی‌های جنسی و مدل حرف زدن کاراکترها با هم رویتان نمی‌شود پرده را نگاه کنید. اصلی‌ترین ماجرا گمانم آن چیزی است که «برادران لیلا» هم بخاطرش توقیف شد. خدشه‌دار شدن مقام پدر.
برای توقیف یک فیلم دلیل بی‌معنایی است. اگر فیلمی ساخته شود که پدری در آن پلید است، معنایش پلید بودن همه‌ی پدران نیست. و اگر فیلمی ساخته شود که پدری در آن مهربان است، صفحه‌ی حوادث روزنامه را باز کنی ممکن است به پدر بابک خرمدین یا پدرهای دیگری برخورد کنی که فرزندان‌شان را مثله کرده‌اند! ضمن اینکه ما در ادبیات کلاسیک خودمان رودررویی پدر و پسر زیاد داریم و در ادبیات و اسطوره‌ی غرب هم که مشخص‌ترین‌شان «اودیپ» سوفوکل است که اصلا عقده‌ی پدر در روانشناسی از آن نشات می‌گیرد و در تیتراژ فیلم هم به همه‌ی منابعی که برای نوشتن فیلمنامه مورداستفاده‌ی اکتای براهنی قرار گرفته بود اشاره شد از «رستم و سهراب» شاهنامه که در فیلم هم ارجاع به تابلوی آن مشخص است تا همین «اودیپ» و «برادران کارامازوف» داستایوسکی.
اصل ماجرای «پیرپسر» همین تقابل قدیمی است. غلام باستانی، پدر خانواده، شر مطلق است. مردی که هیچ بویی از نیکی در رفتار و گفتار و کردار نبرده. حسن پورشیرازی در به تصویر کشیدن این شر مطلق غوغا کرده است. بازی‌اش نه در حد سیمرغ بلورین، که در حد و اندازه‌های اسکار است. جوری در نقش فرو رفته که از آل پاچینو و بهترین بازیگران متد اکتینگ دیده‌ایم. حرکاتش حتی جایی که دیالوگ ندارد، جزییات صورت و بخصوص چشم‌هایش حیرت‌انگیز است. انگار که شیطان را زنده کرده باشد. نماد پلیدی مطلق که حضورش برای همه مایه‌ی شر است.

مطالب مرتبط